به نام خدا 

امروز 15 بهمن

چهاردهم رو تهران گذروندم با جلسه ی بی نظیر لیدرشیپ (رهبری)خانم ارادتی

شبش زیاد نتونستم تو اتوبوس بخوابم با وجود اینکه خیلی خوابم میومد

زمان زیادی رو که تو اتوبوس بودم داشتم آهنگی که میطلبید گوش میدادم به تاریکی شب نگاه میکردم و فکر میکردم به هدفام .البته یکمم کنجکاو شده بودم ببینم لیدر خوابه با خودشو زده به خوابlaugh

قبل از شروع جلسه دلیلم برای حضور توی اون جلسه رو نوشتم و با صد وجود تصمیم گرفتم همه نکات رو یادداشت کنمو باهاش بترم

الهی که هیچ وقت این اتفاق برای کسی نیوفته

بعد از یکی دوساعت که از استارت جلسه گذشت چشممو خواب گرفت به طرز عجیب و غریبی

به زور باز نگه میداشتم و تند تند یادداشت میکردم و پامو ننداختم رو اون یکی پامو تکیه هم سعی میکردم ندم 

که یکهو گردنم میوفتاد و میفهمیدم خواب مرا فرا گرفته

 

امروز 15 هم نت هایی ک تو لحظه زدم واسه اینکه خوابم بپره رو نگاه کردم هیچی ازش سر درنیوردم با خط خرشنگ قورباغه

البته به محض اینکه خانم ارادتی صحبت میکردم هوشیار میشدم

خیلی مهارت بالایی دارن

ولی اون بنده خدا ک اسمشو نمیبرم حرف میزد انگار لالایی میخوند تا من خوابم ببره

 

همیشه آرزومه بشم یکی شبیه خانم ارادتی و ایشون الگوی من توی عرصه ی موفقیت هستن .ابته لیدر حسینی هم هست منتهی خانم ارادتی بخاطر خانوم بودنشون بیشتر میتونند الگو باشند

 

اینو همیشه بهش رسیدم که وقتی تصمیم میگیری عملی رو انجام بدی یه عکس العمل ایجاد میشه گاهی حتی از عالم غیب که  ببینه تو چقدر لیاقت نتیجه ی اون عمل رو داری. و خدایش منم نشون دادم لیاقت برداشت نکات رو دارم .و از پارت دوم که ناهار هم خورده بودمو قائدتا باید شدت خواب آلودگیم بیشتر میشد دیگه خواب از سرم پرید و یادداشتهایی که میخواستمو برداشتم

پس تصمیم بگیر

اقدام کن 

آماده ی عکس العمل باش و سفت و محکم هدفتو دنبال کن

 

از صحبتهایی که تو جلسه شد اینجا  یادداشت خواهم گذاشت

به امید مقابله با هر عکس العمل

خدا نگهدار

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها